خواستن ( want ) _ خواستن ( ask ) _ گفتن ( tell ) _ دستور دادن ( order ) _
خواستن ( would like ) _ تشویق کردن ( encourage ) _ اجازه دادن ( allow ) _ اجازه دادن ( permit ) _ مجبور کردن ( force ) _ انتظار داشتن ( expect ) _ توصیه کردن ( advise ) _ دعوت کردن ( invite ) _ He ordered the soldiers not to shoot. به سربازان دستورداد که تیراندازی نکنند . I would like to swim. می خواهم شنا کنم . |